تعارضات زناشویی
رویکرد درمانی راه حل محور و تاثیر آن بر طیف وسیعی از مسائل مانند تعارضات زناشویی، تعارضات والد و فرزندی، مشکلات رفتاری کودکان، مهارت های ارتباطی، درمان سوء مصرف مواد، اختلالات خوردن، مشاوره شغلی و مشاوره فردی و …
در حال حاضر براساس پژوهشهای انجام شده، گامهای موثری در جهت تأثیر رویکرد کوتاه مدت راه حل محور، بر کاهش و حل مسائل مختلف روزافزون جامعه کنونی، برداشته شده است.
در پی اهمیت موضوع خانواده و تعارضات زوجین که اغلب سبب تهدید این بنیان گردیده، تحقیقات زیادی در مورد تاثیر رویکرد کوتاه مدت راه حل محور برکاهش تعارضات زناشویی صورت گرفته و نتایج همه حاکی از آن است که زوج درمانی مبتنی بر رویکرد کوتاه مدت راه حل محور تاثیر مثبت بر بهبود ارتباط با خانواده همسر، ارتباط با خانواده خود، ارتباط موثر با همسر، بهبود ارتباط جنسی، جلب حمایت فرزند، افزایش مشارکت در امور مالی، واکنش های هیجانی و همکاری زوجین داشته و از همین رو موجب کاهش تعارضات زناشویی زوجین گردیده است.
این نکته ضروری است که بهنجاری یا نابهنجاری جامعه در گرو شرایط عمومی خانوادههاست. و هیچ یک از آسیبهای اجتماعی فارغ از تأثیر خانواده پدید نمیآید. به همین ترتیب نیز هیچ جامعهای نمیتواند ادعای سلامت کند مگر آن که از خانوادههای سالم برخوردار باشد.
همچنین ناسازگاریهای درون خانواده سبب می شود تا روابط اعضای خانواده به هم بخورد و از هم بگسلد و وحدت میان اعضای خانواده به خطر افتد و نهایتا منجر به انحلال آن گردد.
تعارضات زناشویی ممکن بر اثر به هم خوردن تعادل ساختار ایجاد شود و یا به علت عدم پایبندی هر یک از زوجین به هنجارها و تخلف از آن ها به وجود آید.
بدیهی است چنانچه زوجین فاقد مهارت های ارتباطی ضروری برای حل مشکل باشند، حتی کوچک ترین مشکل و مساله نیز حل ناشدنی خواهد بود.
براساس مطالعات انجام شده می توان گفت اکثر افراد مشکلات ارتباطی را به صورت بینهایت فشارآور تجربه میکنند. شاید بتوان گفت بعداز مرگ ناگهانی در خانواده، تعارض زناشویی و طلاق شدیدترین فشارهایی هستند که افراد تجربه میکنند.
تعارض زناشویی خود را به صورت اختلال در رابطه زناشویی همچون کاهش همکاری، کاهش رابطه جنسی، افزایش واکنشهای هیجانی، کاهش رابطه خانوادگی با خویشاوندان همسر و دوستان، افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود و جدا کردن امور مالی از یکدیگر نشان می دهد که برای کاهش آنها بایستی از زوج درمانی استفاده نمود.
عوامل متعددی می تواند زمینه ساز تعارض زناشویی باشد از جمله: عدم اطلاع کافی همسران از زندگی مشترک، وظایف و نقش های خود ، رشد نیافتگی زوجین و ناکارآمدی روابط بین آنها، گاه ارزش های متضاد و ناهماهنگ بین همسران ، ارتباطات خفیف ، عوامل محیطی ، تفاوت یا برخی شباهت های زوجین، رویدادها و تاریخچه زندگی آنها
از آنجایی که ناتوانی در مدیریت خانواده و حل تعارض باعث از بین رفتن صمیمیت و زمینه ساز مشکلات بعدی از جمله طلاق می گردد لذا فهم بهتر تعارض زناشویی و کمک به زوجین برای مقابله و کنترل سازنده آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است
از همین رو به مشروح بعضی از عوامل که میتواند زمینه ساز تعارض برای هر یک از زوجین باشد می پردازیم:
- گاهی تعارض زمینه اجتماعی دارد، برای مثال شاغل بودن دوهمسر، مسوولیت والدینی مشترک که هر دو همسر به عهده دارند، عوامل اقتصادی، تحرک جامعه و عوامل ایجاد کننده استرس میتوانند تولید تعارض کنند.
- گاهی استرس های موقعیتی و موقت زمینه ای برای ایجاد تعارض می شود از جمله: بروز بیماریهای مزمن، مرگ والدین کهنسال، بحران مالی یا مشکلات مربوط به فرزندان.
- در بعضی مواقع نگاه هر یک از همسران به یک موقعیت متفاوت است از همین رو سبب ادراک متفاوت آنها از موقعیت و در نتیجه انگیزه و رفتارهای مختلف می شود و این خود می تواند زمینه ساز تعارض باشد.
- گاهی احساس نابرابری و بدون تعادل در رابطه زناشویی، سبب تنش روانی شده و تنش نیز به تعارض می انجامد، برای مثال زوجی که هر دو شاغل هستند یک زوج ممکن است احساس کند نابرابری در تقسیم وظایف خانه وجود دارد زیرا طرف مقابل وقت آزاد بیشتری را در اختیار دارد.
- در بعضی مواقع ممکن است هر یک از همسران نگاه تبادلی و داد و ستدی به رابطه زناشویی داشته باشند یعنی به دنبال این هستند که در رابطه زناشویی چه امتیازاتی را از طرف مقابل خود دریافت کرده اند اعم از پول، کالا، خدمات، عشق، موقعیت و اطلاعات.
در واقع بقای رابطه آنها به میزان امتیازاتی است که در هر دو طرف وجود دارد.
- گاهی در زمان بروز یک مساله در رابطه زناشویی( خانواده) رفتارهای متفاوتی از سوی هر یک از همسران رخ می دهد که نه تنها به مدیریت و حل مساله کمک نمی کند بلکه ممکن است سبب بروز تعارض شود مثلا به هنگام بروز مساله، یکی از همسران شروع به تحقیر و انتقاد دیگری کند و طرف مقابل فقط اتاق را ترک کند و به مقابله وگفتگوی کلامی با رفتار طرف مقابل خود نمی پردازد.
حال میخواهیم بگوییم خود “تعارض” که این همه راجع به آن بحث شد و از ایجاد آن نگران می شویم چیست و چگونه قابل شناسایی است؟
یکی از اشکال تعارض به این شکل است که مثلا کدام یک از زوجین قرار است در رابطه زناشویی قدرت را در دست بگیرد و موقعیتها را کنترل کند، بحثها اغلب حول فضا(خانه و خانواده)، پول و بچه ها تمرکز دارد، زوجین در دعواهای خود درگیر برنده و بازنده هستند از تفاوتهای خود با یکدیگر گفتگو نمی کنند لذا چنانچه یکی برنده دعوا شود دیگری احساس بی ارزشی، ناامیدی و یا عصبانیت میکند.
از دیگر اشکال تعارض سرزنش کردن است، اغلب یک همسر دیگری را سرزنش می کند تا عزت نفس خود را حفظ کند، هر چند سرزنش باعث می شود ما به طور موقت راجع به خودمان احساس بهتری داشته باشیم و ظاهرا خودمان را در حل مساله خوب نشان دهیم اما از سوی دیگر ممکن است موجب شود اجتناب، خشم، تلافی و طرد در هر یک از طرفین افزایش یابد.
سرزنش به جای اینکه به گفتگو بیانجامد زوجین را از موضوع اصلی منحرف می سازد و به جای حل مساله آنها را به جستجوی علت مساله مشغول می کند، در نتیجه آشفتگی رابطه را به دنبال دارد.
برخی درمانگران شیوه هایی مثل دلیل تراشی، توجیه، تضعیف و تهمت زدن را در آشفتگی رابطه و ایجاد تعارض موثر شناخته اند.
جملاتی که در زیر آمده نمونه ای از گفتگوهای مربوط به هر یک از شیوه های یادشده است:
دلیل تراشی: گفتن جملاتی مانند “از من در مورد طرز کارم، کاری ساخته نیست.” و یا ” اینکه من عصبانی شدم و گلدان را شکستم تقصیر تو بود، نبایست مرا آنقدر عصبانی میکردی.”
توجیه: گفتن جملاتی مانند”به خاطر خودت آن کار را کردم.” یا ” وقتی تو چنان رفتاری می کنی من مجبورم خانه را ترک کنم بدون اینکه به تو بگویم کجا می روم.”
تضعیف: بیان جملاتی مانند” وقتی چنین کاری می کنی من دیوانه می شوم و چاره ای جز این ندارم.” و یا
” وقتی جلو دوستانم آن طوری می کنی در واقع مرا می کشی.”
تهمت: جملاتی مانند” می دانم که سعی میکنی احساس برتری بر من داشته باشی برای همین جلو دوستانت شوخی میکنی.” و یا” می دانم نمی خواهی خانواده ات مرا دوست داشته باشند پس قصه هایی درباره من به آنها می گویی تا مرا در نظرشان بد جلوه دهی.”
اما همین تعارض که در مورد آن بحث شد خود دارای مراحلی است که هرچه بالاتر رود تعارض شدیدتر و مداخله درمانی بیشتری لازم دارد.
مراحل رشد تعارض:
الف) مرحله اول
در این مرحله کمترین میزان تعارض وجود دارد……………… (ادامه دارد)