نوشته لمس نوزاد و شروع یادگیری اولین بار در رسا مشاوره - کلینیک آموزش تخصصی. پدیدار شد.
]]>حس لامسه، اولین خاستگاه اطلاعات و اولین سیستمی است که کارکرد خود در جنین را شروع می کند و تجارب از محیط را فراهم می سازد .این حس، به عنوان مادر حس ها و ابتدایی ترین مدالیته حسی است که موجب برانگیختگی سیستم های دیگر می شود. ما در ابتدا از طریق لمس مورد تغذیه قرار می گیریم ، آرام گرفته و با دیگران ارتباط پیدا می کنیم. سیستم لامسه قبل از رشد کامل مهارت های حرکتی، زبان و فرایندهای شناختی در تجربه و تعامل با محیط، فرد را هدایت می کند. ارتباط عمیقی بین پردازش های مرکزی حس لامسه و رفتار وجود دارد. حس لامسه در برنامه ریزی حرکتی، تشخیص محیط و ابزارهای متناسب، دخا لت دارد.گیرنده های لامسه، در سراسر پوست پراکنده اند و توسط محرک های خارجی مثل لمس، فشار، درد و حرارت ،فعال می شود.
تحقیقات نشان داده که درون داده های حسی، نقش بسیار مهمی در رشد مغز نوزدان دارد . حساسیت نوزاد به لمس در طی تولد رشد می کند. در آغوش گرفتن نوزاد ، «تغذیه حسی» یا غذا برای مغز به حساب می آید. حمایت عاطفی، موجب رشد میلین و به عنوان محرک رشته های عصبی است . نوزادانی که توجه توأم با عشق را از مادران خود در ماه های اولیه عمر دریافت داشته اند، مستقل تر بار می آیند و کم تر وابسته می شوند. نوزادانی درآغوش و لمس مادران ایمن به دنیا می آیند اشکالات ارتباطی کمتری نشان میدهند و تحقیقات نشان می دهد راحتتر می توانند کنجکاوی کرده و تجربه کسب کنند و این حالت تا بزرگسالی ادامه دارد.
ارتباط محکمي بين عملکرد شناختي، رشد حرکتي و يکپارچگي حسي بازتابي وجود دارد. اما ابتدا کودک از طريق اطلاعات رسيده، محيط را تجربه مي کند و عدم توانايي دريافت صحيح و سازماندهي درون دادحسي باعث اختلال در کل جريان يادگيري توسط تجربيات حسي- حرکتي مي شود
علامتهای قابل ملاحظه در کودکان
– اختلال درمهارت هاي حرکتي ظريف و درشت
– لق خوردن و به آساني افتادن
– تأخير در نشستن، چهاردست و پا رفتن و راه رفتن
– مشکل درتعادل
– حساس بودن بيش از حد نسبت به لمس، صوت، بينايي، بويايي
– حواس پرتي.
– مشکلات اجتماعي يا هيجاني.
– سطح فعاليت بسيار بالا يا پايين
دويت( ۲۰۰۱ ) مي نويسد: لمس از ديرباز جهت ايجاد آرامش و راحتي در بيماران استفاده مي شده و لمس را يک انتقال دهنده قوي محسوب مي کرد که پيام ارتباط، دوستي و محبت را منتقل مي کند(بیلس،1995)
تحقيقات نشان مي دهد کودکاني که با محبت و مهرباني لمس مي شوند کمتر از آناني که تماس محبت آميز با والدينشان ندارند گريه مي کنند يا بيمار مي شوند. اين امر گردش خون را بهبود مي بخشد و سيستم ايمني بدن را نيز تقويت مي کند، همين طور کمک مي کند که مايع لنفي در سرتاسر بدن پخش شود و مواد مضر نيز از بدن دفع گردد. با لمس کودکان چگونگي برقراري ارتباط را به او آموزش مي دهيد. و اين موضوع باعث افزايش ارتباط زود هنگام با کودک خواهد شد در نتيجه کم کم عزت نفس و توان بر قراري ارتباط اجتماعي در کودک پديد خواهد آمد(هيث وبريج، نقل از آزادمنش، 1384).
نمونه فعاليت هاي لمسي
۱- لمس فشاري
الف- فشار با دو انگشت در دو طرف ستون مهره ها.
ب- فشار دوراني روي پشت تنه، سينه، کف دست ها و پاها.
ج- لمس فشاري به حالت چنگ زدن.
۲- لمس مويي: با نوک انگشت و بسيار سطحي.
۳- لمس با خارش: تحريک پوست با نوک ناخن.
۴- لمس با دق کردن: به حالتي است که ضربه با نوک انگشت به پوست برخورد مي کند.
اثرات آن هم مي تواند مهاري باشد و هم برانگيزاننده.
۵- لمس با تولید گرما و سرما (بهنيا، ۱۳۷۶).
– طناب بازي ،
– گرگم به هوا،
– شنا و چرخ فلک
-استخر توپ
-بازیهای مختلف با توپ
– انواع تاب بازی
-ترامپولین
-بازی با چراغ قوه
وخیلی بازیهای دیگر که متشکل از حرکات مشخص زيادي هستند و باعث تحریک سیستم عصبی و
یادگیری در سطوح بالاتر خواهند شد.
ارتباط کودک و مادر از قبل از تولد و در زمان بارداری عامل پیش بینی کننده برای رفتارهای کودک در 12 ماهگی است و نشانه های امنیت و دلبستگی را نشان می دهد.
پریور و گلاسربه موضوع اشاره دارند که والدین و یا مراقبت کننده گان از کودک با برقرار ارتباط پوستی با کودک مانند در آغوش گرفتن و یا بوسیدن باعث ایجاد دلبستگی ایمن در فرد می شوند.
( برگرفته از رویکردهای بین رشته ای و کتاب فرایندهای دلبستگی ترجمه فاطمه بهرامی و همکاران و همکاری مهناز استکی )
زینب عباسی
کلمات کلیدی:سنسوریتی، لامسه، یادگیری، دلبستگی
نوشته لمس نوزاد و شروع یادگیری اولین بار در رسا مشاوره - کلینیک آموزش تخصصی. پدیدار شد.
]]>